به گزارش «راهبرد معاصر»؛ ایران هراسی کلیدواژه اصلی برای توضیح رفتار این روزهای جمهوری باکو در قبال جمهوری اسلامی ایران است. پس از پایان جنگ قره باغ در سال 2020 و آزاد شدن سرزمینهای جمهوری آذربایجان، باکو با تحریک متحدان دامنه جاهطلبیهایش را تا مرز مشترک ایران- ارمنستان در استان سیونیک گسترش داد تا بتواند دالان جعلی زنگزور را خلق کند.
تحولات سیاسی- میدانی نشان میدهد الهام علیاف، رئیس جمهور آذربایجان به دنبال بر افروختن آتش جنگی دوباره در منطقه قفقاز جنوبی با هدف تحمیل این دالان به ژئوپلیتیک منطقه است. تجاوز باکو به مرز تاریخی ایران-ارمنستان همان خط قرمزی است که چندی پیش مقام معظم رهبری در دیدار با رجب طیب اردوغان، رئیس جمهور ترکیه بر آن تأکید کرد؛ با وجود این، همسایه شمالی ایران با کنار گذاشتن سیاست حسن همجواری حمله به ارکان ملی- مذهبی کشورمان را در دستور کار خود قرار داده است.
به عقیده کارشناسان، ایجاد این دالان سبب تغییر ژئوپلیتیکی بزرگی در منطقه قفقاز جنوبی به نفع ترکیه و رژیم صهیونیستی و به زیان جمهوری اسلامی ایران خواهد شد
پس از تبدیل مرزهای شمال غربی ایران به جولانگاه صهیونیستها و تبلیغ پان ترکیسم در استانهای آذریزبان، سومین پرونده اختلافی میان تهران و باکو مطرح شدن دالان جعلی زنگزور است. پس از پایان جنگ قرهباغ، ترکیه و باکو در موضعگیری مشترک به بهانه اتصال جمهوری آذربایجان به خاک نخجوان خواستار ایجاد این مسیر ارتباطی بدون حضور ایستهای بازرسی ارمنی شدند.
به عقیده کارشناسان، ایجاد این دالان سبب تغییر ژئوپلیتیکی بزرگی در منطقه قفقاز جنوبی به نفع ترکیه و رژیم صهیونیستی و به زیان جمهوری اسلامی ایران خواهد شد. به عبارت دیگر، ایجاد این خط کریدوری سبب اتصال جهان به اصطلاح ترک خواهد شد و ایران را از مسیر زمینی طرح یک کمربند- یک جاده در امتداد بازارهای اتحادیه اروپا به حاشیه خواهد برد.
روی دیگر این جاهطلبی ژئوپلیتیکی تکمیل مرز زمینی با استانهای آذری زبان ایران و پیشبرد پروژه «پان ترکیسم» و در نهایت تجزیه ایران است. همین موضوع سبب شده است تهران با این طرح به شدت مخالفت کند و خواستار احترام باکو به تمامیت ارضی ارمنستان و توافق آتش بس با ایروان شود.
با وجود خویشتنداری دولتمردان، دیپلماتها و فرماندهان نظامی ایران در قبال پیشرویهای باکو، به نظر میآید رژیم مافیایی حاکم بر باکو اراده جدی برای پیشبرد جاهطلبیها و عبور از خطوط قرمز ایران دارد. همزمان با سفر جیحون بایرامف، وزیر امور خارجه باکو به فلسطین اشغالی برای افتتاح سفارتخانه این رژیم در تلآویو، عملیات روانی و جنگ رسانهای باکو علیه ایران شدت گرفت. در جریان این سفر الی کوهن، وزیر امور خارجه رژیم صهیونیستی تهران را تهدیدی مشترک علیه دو رژیم دانست و از تشکیل جبهه واحد در برابر جمهوری اسلامی ایران خبر داد.
در سوی مقابل، ناصر کنعانی سخنگوی وزارت امور خارجه با محکوم کردن این ادعا، خواستار توضیح مقام های آذری درباره ادعای صهیونیستها شد. بازگو شدن چنین ادعایی از صهیونیستها میتواند نوعی مهر تأیید بر حضورشان در خاک جمهوری باکو برای واحدهای افندی جمهوری اسلامی ایران در صورت وقوع هرگونه درگیری احتمالی باشد.
دومین پرده از نمایش باکو ترور نافرجام فاضل مصطفی، نماینده ضدایرانی مجلس آذربایجان است. بلافاصله پس از این ترور مشکوک، دستگاههای اطلاعاتی و مقام های امنیتی جمهوری باکو انگشت اتهام را به سوی ایران نشانه رفتند و این حادثه را ادامه حمله به سفارت این رژیم در تهران دانستند. دیگر لفاظی دستگاه سیاست خارجی جمهوری آذربایجان علیه تهران، متهم کردن کشورمان به حمایت از تروریسم است. این ادعا در حالی مطرح شد که فرمانده نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران نسبت به حضور عناصر رژیم صهیونیستی و داعش در نزدیکی مرزهای ایران هشدار داده بود.
اتهام پراکنی و دستگیری محبان اهلبیت (ع) دیگر اقدام ضدایرانی باکو بود. سرویس جاسوسی باکو با دستاویز قرار دادن بهانههای مضحکی همچون بنیادگرایی مذهبی، جاسوسی برای ایران، قاچاق مواد مخدر و ... اقدام به دستگیری سریالی شیعیان آذری کرده است. پیش تر علیاف با محدود کردن فعالیت مساجد، مدارس دینی و دایر کردن مراکز فحشا در باکو گرایشهای دینستیزانه خود را آشکار کرده بود، اما پس از افزایش تنش با ایران حتی از خطوط قرمز شیعیان نیز عبور کرده است. میزان گستاخی باکو تا آنجا پیش رفته که دیگر تنها به توهین به مرجعیت سیاسی- مذهبی اکتفا نمیکند، بلکه به طور مستقیم به وجود مقدس امان زمان (عج) حمله میکند.
سرویس جاسوسی باکو با دستاویز قرار دادن بهانههای مضحکی همچون بنیادگرایی مذهبی، جاسوسی برای ایران، قاچاق مواد مخدر و ... اقدام به دستگیری سریالی شیعیان آذری کرده است
در کنار جنگ رسانهای گسترده رسانههای وابسته به باکو علیه ایران، به نظر میآید تهران تحرکات نظامی- امنیتی خود را در نقاط مورد مناقشه با ارمنستان و ایران افزایش داده است. به عنوان نمونه در دو ماه اخیر هواپیماهای نظامی رژیم صهیونیستی با پرواز مداوم میان سرزمینهای اشغالی و جمهوری باکو در حال انتقال تجیهزات نظامی به این منطقه بودند. علاوه بر این، میزان هماهنگی نظامی میان باکو-آنکارا گسترش چشمگیری یافته به گونهای که شرکت سازنده پهپادهای بایراکتار (بیرقدار) پس از اوکراین قرار است دومین خط تولید خود را در جمهوری باکو راه اندازی کند.
در یک هفته اخیر باکو با زیر پا گذاشتن توافق آتشبس با ایروان به بهانه راهاندازی جاده جدید لاچین اقدام به پیشروی نظامی در منطقه زنگزور شرقی کرده است. در دور جدید تجاوزات ارتش باکو محدوده وسیع مرزی میان روستاهای جاگازور و زابوخ در منطقه لاچین تحت اشغال قرار گرفت. مجموع اقدامات، رزمایشها و تحرکات باکو نشان از برنامهریزی علیاف برای آغاز جنگی بزرگ یا تحمیل توافقی یکطرفه به ارمنستان برای کریدور دالان زنگزور دارد.
پس از فروپاشی شوروی و شکلگیری جمهوری خودخوانده باکو، جریان های تجزیهطلب و پانترکیستی با مداخله در امور داخلی ایران و تلاش برای جعل هویت تاریخی- مذهبی در اذهان جوانان استانهای آذریزبان به دنبال ضربهزدن به هویت ملی ایرانیان بودند. با افزایش نفوذ آنکارا- تلآویو در باکو، علیاف سعی کرده است با تعریف نقشی فراتر از وزن واقعی این کشور در حوزه اوراسیا، با ضربه زدن به منافع حیاتی ایران به بازیگری تأثیرگذار بدل شود.
جنگ قرهباغ 2020 نخستین گام در مسیر جاهطلبیهای رژیم علیاف علیه ژئوپلیتیک ایران است. باکو قصد دارد با ایجاد دالان زنگزور علاوه بر اتصال زمینی جهان به اصطلاح ترک و کنار گذاشتن ایران از مسیر زمینی طرح یک کمربند- یک جاده، مسیر ارزانتری برای صادرات گاز خزر به حوزه مدیترانه شرقی و قاره اروپا بیابد. در چنین شرایطی لازم است ایران، ارمنستان و روسیه با ایجاد تهدید نظامی معتبر علیه جاهطلبیهای علیاف از طریق مسیرهای سیاسی حلوفصل دیپلماتیک این مناقشه را در دستور کار خود قرار دهند.